تاريخ : جمعه 30 خرداد 1393برچسب:من, | 13:12 | نویسنده : alireza

 

 

 من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل و درد آشنا دیوانه است
میروم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم اغوشت کنم
می روم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم ازادباش
گر چه تو تنها تر از ما می روی
ارزو دارم ولی عاشق شوی
ارزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد